آموخته ام که نمی توانم کسی را وادار کنم
دوستم بدارد،اما می توانم خود را به فردی
دوست داشتنی تبدیل کنم.بقیه اش به آن
فرد بستگی دارد...
آموخته ام جلب اعتماد دیگران،همچون ساختن
برج شیشه ای است که ساختن آن سالها طول
بکشد،اما تخریبش،فقط چند لحظه زمان می برد.
آموخته ام هرچقدر هم یک دوست خوب باشد،
گاهی پیش می آید که به من صدمه بزند
پس باید به حرمت لحظه های خوبی که با هم
سپری کرده ایم،او را ببخشم...
آموخته ام باید به افرادی که دوستشان دارم
احساس خود را بیان کنم،زیرا تضمینی نیست که
تا ابد بتوانم آنها را ببینم.
آموخته ام که هرگز نبایدبه یک کودک بگویم:
(آرزوهایت نشدنی و عجیب و غریب است)
زیرا او تحقیر و سرکوب می شود و
در مسیر نا امیدی قدم می گذارد.
آموخته ام که نباید داشته هایم را با
بهترین های دیگران مقایسه کنم...
نظرات شما عزیزان:
منم اپم
منتظرت هستم
خسته نباشى عزيزم.<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18">
پاسخ:ممنونم.نظر لطف شماست دوست عزیز!
با چراغ محبّت دلهای تاریک
و نیازمند را روشن سازید...
خداوند پنجره های خوشبختی خود را
در زندگی برای ما گشوده است؛
فرصت را غنیمت شماریم...
پاسخ:ممنونم دوست عزیز من...
بلکه لحظاتی هست که قلبت محکم میزند
بخاطر خنده بخاطر اتفاق های خوب غیره منتظره ،بخاطر شگفتی،بخاطر شادی ، بخاطر دوست داشتن های بی حساب ، بخاطر عشق ، بخاطر مهربانی
شادی ات را به اطرافت بپراکن و با حد و حصر هایی که گذشته به تو تحمیل کرده، مبارزه کن
عالی بود آقا شهرام...مرسی
برچسبها: